باشهیدان آبادان

در مورد دفاع مقدس و تاریخ

باشهیدان آبادان

در مورد دفاع مقدس و تاریخ

۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

روایتی از شهادت دیپلماتها در مزار شریف

علیرضا بختیاری | پنجشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۴۷ ب.ظ | ۰ نظر

بسم رب الشهدا

سلام

روایت ناتمام,
سال ۱۳۷۷  مرداد ماه ...طالبان به مزار شریف حمله کرده و بسرعت شهر بدست انان سقوط میکند .
اما در حالی که محل کنسولگری ایران تابع قوانین کنسولی بود با تهاجم به انجا دیپلماتها و خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی به زیر زمین منتقل و بشهادت میرسند.
اما سفیر ایران در افغانستان با پیش بینی اوضاع با ترک محل در چهل و هشت ساعت قبل و سپردن محل سفارت موقت ایران به کاردار ایران شهید ریگی به خارج از افغانستان میرود .
اما انچه جای سوال است چرا وزارت امور خارجه دستور خروج دیپلماتها را ندادند ؟ با توجه به اخباری که از شدت برخورد طالبان در اثر شکستهای قبلی برای تصرف مزار شریف و تلفات سنگین که ایران را در این مورد دخیل میدانست ،وجود داشت ؟

محمد رضا فرقدانی عضو ستتد افغانستان در مشهد و کاردار سابق ایران در افغانستان در مصاحبه ای در تاریخ هجده مرداد ۹۴ به بیان مطالبی در این زمینه میپردازد و می گوید :

سفیر وقت ایران در افغانستان پیش‌بینی می‌کرد که طالبان مشکلی برای دیپلمات‌ها به وجود می‌آورد لذا ۴۸ ساعت قبل از حادثه مزارشریف را ترک کرد و خودش را به ازبکستان ‌رساند و کاردار موقت که شهید ریگی بود را به عنوان سرپرست گذاشت.

چرا رفت؛ این اجازه را داشت که سفارت را ترک کند؟

تصمیمی بود که خودش گرفت، در همان زمان حتی به ایشان از مرکز انتقاد شد که چرا سفارت را ترک کردید و باید در وضعیت بحرانی اوضاع را کنترل می کردید.

در آن زمان مقام تصمیم‌گیرنده و تعیین تکلیف‌کننده برای سفارت چه کسی بود؟

طبیعتا وزارت خارجه. در آن زمان  آقای بروجردی به عنوان مسئول ستاد افغانستان در وزارت خارجه فعالیت می‌کرد.

یعنی ایشان باید اطلاعات لازم را از وضعیت مزارشریف می‌دادند تا وزارت خارجه تصمیم درست را بگیرد؟

تصرف دوم مزارشریف خیلی سریع صورت گرفت و به گونه‌ای پیشروی طالبان سرعت داشت که زمانی برای تصمیم‌گیری و اخذ اطلاعات صحیح و درست امکان‌پذیر نبود .سرعت تحولات باعث شد که تصمیم درست گرفته نشود. همچنین سوابق گذشته و نحوه عملکرد طالبان در برخورد با دیپلمات‌ها عامل موثری در این تصمیم بود که دیپلمات‌ها در سفارت بمانند، بنابراین کسی مقصر نبود، سرعت تحولات در درجه اول و ضعف اطلاعاتی موجب این حادثه شد.

ممکن بود که سفیر به خاطر پیش بینی درستی که از اوضاع داشت سفارت را ترک کرده باشد. آیا اطلاعات لازم را به مرکز داده بود؟

ترک مزارشریف توسط سفیر یک اقدام خودسر بود. اگر این اقدام او به خاطر بحث امنیتی و جانی بود باید این موضوع را به مرکز اطلاع و هشدار می داد.

پس هیچ گونه اطلاع و یا اخطاری به مرکز قبل از ترک سفارت نسبت به ناامن بودن مزار شریف نداده بود؟

خیر. خودش مزار را ترک کرد و می توانست قبل از ترک مزارشریف هشدارهای لازم را بدهد و از خودش سلب مسئولیت کند که این کار را نکرد.
اری اینگونه بود که با حمله به سفارت موقت ایران اعضا باقی مانده و خبرنگار ایرنا بشهادت میرسند .
در پی این جنایت جلسه شورای امنیت ملی برگزار میشود و علی ربیعی در غیاب حسن روحانی مامور تشکیل جلسه میشود ،علی ربیعی معاون وقت شورایعالی امنیت ملی بود .
"روز عجیبی بود." این جمله 3 کلمه ای توصیف «معاون وقت شورایعالی امنیت ملی» از روز حمله نیروهای طالبان به کنسولگری ایران در افغانستان است. این مقام امنیتی در یک برنامه تلویزیونی در پاسخ به سوالی در ابتدا به بیان جمله کوتاه بالا بسنده کرد و ادامه داد: "نمی‌دانم چه میزان مصلحت است این مباحث باز شود."!!!!!
کدام مصلحت ؟معلوم نیست ...

علی ربیعی ملی اضافه کرد: در شب حمله طالبان به کنسولگری ایران با توجه عدم حضور حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی، به من گفتند "جلسه شورایعالی امنیت ملی را تشکیل دهید." از سرلشکر فیروز آبادی درخواست کردم تا مدیریت جلسه را بر عهده بگیرد، دوستان مختلفی از وزارتخانه های اطلاعات و خارجه و سپاه، ارتش و.... در این جلسه حضور پیدا کردند، آن شب احمد شاه مسعود به من گزارش داد که "اگر شما به هرات نیایید، کل آنجا دست طالبان خواهد افتاد. هیچی باقی نمانده است. " من این گزارش را انعکاس دادم.

 معاون پیشین وزارت اطلاعات با بیان اینکه در پایان جلسه دو دیدگاه در خصوص بحران فوق وجود داشت، اظهار کرد: یک دیدگاه این بود که باید به افغانستان و نیروهای احمد شاه مسعود یا جاهای دیگر کمک کنیم تا بتوانند هرات را باز پس‌گیری کنند، در این صورت باید حمایتی در داخل خاک افغانستان نیز از این نیروها صورت می گرفت.

 ربیعی اضافه کرد: حدود ساعت 2 نصفه شب بود که جمع بندی جلسه را امضا کردم و به بیت رهبری فرستادم، فردای آن روز نماز صبح را خواندم و حدود ساعت 7 صبح در محل کار خود حاضر شدم؛ وقتی وارد اتاق کارم شدم با نامه ای که احتمالا ساعت 5 صبح فرستاده شده بود، بر روی میز خود مواجه شدم که در آن نوشته شده بودند: ما وارد این دام نمی شویم ولی تدابیر دیگر باید انجام شود» که با توجه به این تصمیم بسیار هوشمندانه‌ ما وارد آن باتلاق نشدیم. در زمان حمله، تقریبا تمام مناطق افغانستان دست طالبان بود.


https://t.me/revayatha

  • علیرضا بختیاری