روایت دفاع مقدس و افتهای ان
بسم رب الشهدا
سلام
یکی از مهمترین حرکات فرهنگی که در طی سالهای بعد از پایان فیزیکی جنگ تحمیلی و دفاع مقدس شکل گرفت بازدید از جبهه های جنگ بود ، حرکت فرهنگی که بطور خودجوش و با سفرهای رزمندگان و خانواده شهدا بطور گروهی و انفرادی صورت گرفت و نهاد و سازمانی آن را مدیریت نمی نمود .
این حضور هر چند در سالهای اول چندان گسترده نبود ولی با حضور حضرت اقا در ایام نوروز سال 78 در شلمچه و در شرائطی که جهت گیریهای فرهنگی دولت وقت بسمت احیای باستانگرائی و اجرای برنامه های به اصطلاح فرهنگی در تخت جمشید بود باعث گردید تا توجه خیل مشتاقان بسمت نقطه های طلائی افتخارات این ملت چرخش نماید و از سال بعد حضور کاروانها منسجمتر و به امید اینکه حضرت اقا در منطقه حضور پیدا کنند و امکان روئیت ایشان حاصل شود تعداد زائرین بیشتر گردید و جذبه منطقه و شهدا و رشادتهایشان باعث شد تا اگر توفیق روئیت حضرتشان حاصل نمیشود از برکات شهدا مستفیض شوند اما بازهم تا چند سال بعد برنامه ریزی ها در حد سپاه های شهرستان و منطقه بود .
بعد از اینکه ستادهای مختلف راهیان نور در ارگانها و نهادی های نظامی و غیر نظامی شکل گرفت هدایت و حرکت منسجمتر شد اما چند اشکال و آفت وارد کار شد ، روایت های مخدوش و تحریف شده از سوی راویان رزمنده و غیر رزمنده وارد روایت دفاع گردید ، روایتهائی که هم به ماهیت دفاع ضربه زد و هم به محتوای آن که تاکنون هم ادامه دارد و اتفاقا این بار بخش عمده ان غیر هدفمند از بیرون صورت گرفت و تنها نشات گرفته از عدم اطلاع راوی از واقعیت موضوع ، جلب مخاطب بدلیل عدم گیرائی سخن و مطلب ، اشک در آوردن و تصور اینکه هر چه احساسی تر روایت بیان شود اثر بخشی بیشتر دارد و در نهایت عدم نظارت اولیه بر روند روایت گری و پالایش از سوی نهادی های مرتبط بود .
هرچند که با افزایش کاروانها اقداماتی در جهت تربیت راوی صورت گرفت اما این کار هم خود دارای ایراداتی چند بود و هست که در بخش بعدی به آن خواهم پرداخت.
روایت و روایت گری هم علم و هم هنر است .
راوی و پژوهش گر دفاع مقدس
علیرضا بختیاری - خادم شهدا
- ۹۵/۰۷/۰۷